« رقص در مهاین روزها »

اصلا طلبه ملالغت نباشد اوضاع به هم میریزد...

نوشته شده توسطبنیادی 28ام شهریور, 1396

تازگیها «سخن گفتن» از دین و معارف و ارزشهای دین خودش ماجرایی شده برای خودش.
همیشه در هر عرف و هر خرده فرهنگی «زبان» مخصوص و چهارچوبها و معیارهای زبانی شکل میگیرد که کارکرد اصلی اش حفظ هویت و کیان نرم افزاری آن عرف و خرده فرهنگ است.
هر گونه تغییر در این ساختار زبانی نشان از تغییراتی در هویت و ذات ان عرف دارد و از سوی اهالی ان عرف و خرده فرهنگی با ان مقابله میشود.
چند سالی است زبان سخن گفتن از دین تحولات فرواون داشته است. همه به دنبال جذب هستند انقدر که ظاهرا حاضرند 180 درجه برای جذب مخاطب و زیباسازی نحوه سخن، همه چیز را بچرخانند! بچرخانند و بچرخانند… و خود هم متوجه نیستند دارند میچرخانند!

زیبا سخن گفتن گویا از درست و دقیق سخن گفتن مهمتر شده است و این به نظرم خطر بسیار بزرگی است برای موجودی که تمام موجودیتش اندیشه و معرفت است.

سردمدار این جریان مداحان هستند. کسانی که شاعرنگی را بر فرق سر معرفت دینی نشانده اند…. دردمندان حوزه دین هر چه میکوشند این جریان را آسیب شناسی و مهار کنند گویا کار اسانی نیست.

میترسم از ان روز که آنقدر شاعرانه بگویند تا دیگر نشود مستقیما و منطقی از معرفت دینی سخن گفت. و این یعنی دیگر نتوان از درستی و نادرستی و صحت وسقم سخن حرف زد… چیزی که وقتی با «مداحی زده ها» سخن میگویی حس میکنی تقریبا پیش امده است.

محرم نزدیک است…. یزیدی ها می ایند تا دوباره بر تنهای بی پناه شهدا …. 

محرم ماه زخمهای همیشه باز …  ماه رنجهای همیشه ماندنی…. 

محرم نزدیک است…

 


فرم در حال بارگذاری ...